دائم المرض (ءِ مُلْ مَ رَ) آنکه همواره مریض و بیمار باشد. (آنندراج). پیوسته بیمار. که هماره با درد بود. مطلی، دائم المرض. (منتهی الارب) ادامه... آنکه همواره مریض و بیمار باشد. (آنندراج). پیوسته بیمار. که هماره با درد بود. مطلی، دائم المرض. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
دائم المرض کسی که پیوسته بیمار باشد ادامه... کسی که پیوسته بیمار باشد تصویر دائم المرض فرهنگ لغت هوشیار